سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سبکبالان
قالب وبلاگ

جایگاه عملیات بیت المقدس .....


 

جایگاه عملیات بیت المقدس دراستراتژى جنگ

نخلستان هاى خرمشهر در سکوتى خوشایند تجربه حیات را مبادله مى کردند، نسیمى از سمت اروند هر صبحگاه زلف نخل ها را شانه مى زد و کارون با همه غرورش سر در آغوش خرمشهر فرو مى برد.

دشت هر چند بر اثر هرم گرما، پیشانى چروک کرده بود اما خنده از لبانش مى بارید و بر مرزدارانى که هر صبح به دیدارش مى آمدند فخر مى فروخت.
خرمشهر سیراب از شهد نخلستان ها با نواى هر اذان به نماز مى ایستاد وگلدسته هایش تا خدا اوج داشت. در خیابان هایش سیل زندگى جارى بود و... ناگهان نعره گلوله هاى متجاوز، سکوت نخلستان ها را بر هم زد، قامت گلدسته هاى شهر را شکست، خیابان ها رنگ خون گرفت و پوتین متجاوز بر نقشه شهر ، لکه اى بزرگ انداخت. پیران قد خمیده که در داغ فرزندان، خمیده تر شده بودند مجبور به ترک خانه و کاشانه شدند.
و خرمشهر، خونین شهر شد.
اما طنین نعره مستانه حرامیان در خانه هاى خرمشهر، دیرى نپایید و بغض هاى فروخفته در اراده اى مصمم گرد آمد و مسافران گمنام از هر سو، عزم شهر آسمانى کردند و در یک همایش غیرت، فصل درخشانى بر تاریخ این مرز و بوم افزودند و به قهرمانان قادسیه، درس بزرگى دادند.
....این گونه بود که خونین شهر، بار دگر خرمشهر شد و مغرور و سربلند از غیرت جوانان میهن، سر به آسمان مى ساید و شهره محافل عزت و غیرت و شرف است. هرچند داغ لاله هاى پرپرش بر دل ها سنگینى مى کند.

یکى از بزرگترین حوادث تاریخ معاصر کشور و یکى از عظیم ترین رخدادهاى تاریخ انقلاب اسلامى، دفاع مقدس هشت ساله ملت ایران است که این حادثه نماد و متبلور صف آرایى سازمان یافته و تهاجمى قدرت هاى بزرگ استکبارى دوران جنگ سرد و قدرت هاى منطقه اى آن دوران علیه انقلاب اسلامى است. جنگ تحمیلى استثنایى ترین جنگ در عصر جهان دو قطبى بود، زیرا در آن دوران همه جنگ هاى منطقه اى به صورت نیابتى انجام مى گرفتند. به این معنى که جنگ هاى منطقه اى، مقیاس کوچکى از رویارویى دو ابرقدرت بود که به صورت کنترل شده در یک منطقه صورت مى گرفت و در چارچوب برخورد و تضاد منافع و استراتژى دو ابرقدرت انجام مى شد. در واقع جنگ هاى منطقه اى دوران پس از جنگ جهانى دوم تا فروپاشى اتحاد شوروى، تماماً جلوه اى از رویارویى دو قدرت بزرگ آمریکا و شوروى بود که از سوى کشورهاى اقمارى آنان انجام مى شد، مثل جنگ هاى دو کره، جنگ ویتنام، جنگ هاى هند و پاکستان و... اما جنگ تحمیلى تنها جنگى بود که در آن دو ابرقدرت در یک جبهه واحد و در یک طرف مخاصمه به صورت همگرا عمل مى کردند. بنابراین دفاع مقدس، یکى از سخت ترین آزمون هاى ملت ایران است که میانگین مقاومت ملت ایران را در یک جنگ بزرگ که ظاهر آن منطقه اى ولى واقعیت آن بین المللى است، نشان مى دهد.
یکى از فرازهاى زیبا و دلنشین و نقاط عطف مهم و بلکه مهم ترین نقطه عطف استراتژى جمهورى اسلامى در دفاع مقدس فتح خرمشهر یا عملیات بیت المقدس است. عملیات بیت المقدس در واقع آخرین حلقه از استراتژى آزادسازى سرزمین هاى اشغالى کشور بود که به تأمین تمامیت ارضى کشور انجامید و علاوه بر آن مهم ترین منطقه استراتژیک جنگ را از اشغال دشمن آزاد ساخت و جمهورى اسلامى ایران را در موضعى کاملاً برتر قرار داد.
اهمیت، ارزش و دستاوردهاى استراتژیک این عملیات به این صورت است:
?- منطقه عملیات، منطقه اى بود که دشمن به خاطر آن تهاجم خود را به جمهورى اسلامى آغاز کرده بود و در واقع کلید فتح استراتژیک عراق در جنگ و مرکز ثقل و محور ادعاهاى رژیم عراق محسوب مى شد.
?- وسعت این عملیات در مقایسه با تمام عملیات دفاع مقدس بزرگتر بوده و بیشترین مساحت سرزمین هاى اشغالى در این عملیات آزاد شد.
?- بیشترین تعداد اسراى جنگى دشمن در این منطقه به اسارت جمهورى اسلامى ایران درآمد.
?- از نظر تاکتیکى عملیات بزرگ عبور از رودخانه توأم با غافلگیرى در آن انجام شد.
?- با انجام عملیات بیت المقدس دومین شهر عراق یعنى بصره در تیررس توپخانه جمهورى اسلامى قرار گرفت و استراتژیک ترین منطقه عراق یعنى استان بصره در معرض مخاطره جدى قرار گرفت.
?- فاصله کم نخستین مرحله از این عملیات با عملیات بزرگ قبل از آن یعنى فتح المبین نشان داد که جمهورى اسلامى به نرخ رشد بالایى در قدرت نظامى آفندى رسیده و این آهنگ بالا و دور تک سریع در چنین مقیاسى علامت سؤال بزرگى را در مقابل بقاى رژیم عراق قرار داد.
?- این عملیات یکى از نقاط اوج هماهنگى و وحدت و تلاش میان ارتش جمهورى اسلامى و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى بود و در آن نیروهاى بسیج مردمى نقش محورى و کلیدى را ایفا کردند.
در پایان جا دارد که از رشادت ها و فداکارى ها و خلاقیت هاى سپهبد شهید صیاد شیرازى که فرماندهى نیروهاى ارتش جمهورى اسلامى ایران را در این عملیات به عهده داشت تجلیل شود.
چرا جنگ پس از فتح خرمشهر ادامه یافت؟!
در مورد ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر معمولاً یک سؤال مطرح است که چرا جنگ پس از فتح خرمشهر باز هم ادامه یافت؟ یک سنت تاریخى وجود دارد که همواره پس از خاتمه یک حادثه به دلیل روشن بدون نتایج و عواقب آن سؤال هایى مطرح مى شود که پاسخ به آنها در زمان وقوع حادثه مشکل است، اما پس از خاتمه آن سؤال هاى آسان به ذهن رسوخ مى کنند. در مورد ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر نیز همین گونه است. در این زمینه باید اشاره کرد که:
پس از خاتمه عملیات بیت المقدس، جمهورى اسلامى ایران در برترى چشمگیرى از قدرت رزمى نسبت به عراق بود. آهنگ دور عملیات، فاصله زمانى کوتاه میان آنها، مقیاس وسیع عملیات و موفقیت هاى حاصله از آنها نشان دهنده دورنماى روشن و درخشانى بود که در آن پیش بینى مى شد ادامه جنگ به کسب پیروزى هاى بزرگترى خواهد انجامید. بنابراین منطق سیاسى و دانش نظامى حکم نمى کرد در شرایطى که امکان کسب امتیازات مؤثرتر و پیروزى هاى وسیع ترى در ادامه جنگ وجود دارد به حداقل امتیازات و نتایج به دست آمده اکتفا کرده، همان گونه که عاقلانه نبود در شرایطى که امکان حفظ امتیازات و ارزش هاى به دست آمده وجود داشت با اصرار در ادامه جنگ به از دست دادن آنها راضى شد.
تصمیم به ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر در دومین سال جنگ و پذیرش قطعنامه
??? در سال پایان جنگ منطبق با منطق فوق است.
عملیات زنجیره اى ثامن الائمه تا بیت المقدس گرچه پیروزى هایى بزرگ و امتیازات ارزشمندى بودند اما در مقایسه با پیش بینى موفقیت هاى آتى منطقه پایان جنگ به شمار نمى رفتند، زیرا در خاتمه عملیات بیت المقدس هنوز رژیم عراق و نظام بین المللى فشار جدى و تهدید مؤثرى را از سوى ایران احساس نمى کرد و به همین دلیل بود که تا آن هنگام هنوز هیچ قطعنامه اى که متضمن حداقل شرایط ایران براى پایان جنگ باشد به تصویب نرسیده بود.
تأثیر آزادسازى سرزمین هاى اشغالى، برداشتن فشار روحى و فیزیکى جنگ از ملت ایران و حذف تهدید عراق از جمهورى اسلامى بود و اعمال فشار جدى و مؤثر و تحمیل تهدید عمده بر رژیم عراق، فشارها و تنش هاى سیاسى، نظامى و روحى هنگامى به دشمن تحمیل مى شد که جنگ به خاک عراق کشیده مى شد.
توقف ایران در جنگ پس از فتح خرمشهر مخاطرات بالقوه وسیعى را براى ایران به همراه داشت، زیرا با توجه به شخصیت نامطمئن صدام حسین و عدم اعتماد و اطمینان به مواضع سیاسى رژیم بعث و وجود ناپایدارى در تصمیم هاى این رژیم، هیچ چشم انداز روشن و مطمئنى از صلح و مذاکرات مربوط به آن به چشم نمى خورد.
ارتش عراق پس از ضربات متوالى که در عملیات آفندى جمهورى اسلامى ایران دریافت کرده بود، به یک فرصت زمانى نسبتاً طولانى نیاز داشت تا به تجدید و توسعه سازمان رزم خود بپردازد و با استفاده از تجربیات به دست آمده، ساختارهاى نظامى آسیب دیده خود را جبران کند و این کار جز از طریق توقف دور عملیات آفندى جمهورى اسلامى با بهره گیرى از فریب صلح و مذاکره امکانپذیر نبود. بنابراین عاقلانه نبود در شرایطى که هیچ تضمین سیاسى و عملى بین المللى براى پذیرش شرایط جمهورى اسلامى ایران و دستیابى به صلح پایدار وجود نداشت مجدداً یک فرصت ایده آل و مناسبى را در اختیار دشمن قرار داد تا به اصلاح ساختار، دکترین و استراتژى خود بپردازد و مجدداً به تعادل اولیه بازگردد. تضمینى هم وجود نداشت که پس از طولانى شدن فعل و انفعالات دیپلماتیک در جنگ و بى نتیجه ماندن مذاکرات، مجدداً ارتش سازمان یافته عراق حمله دیگرى را علیه ایران انجام ندهد.
در جنگ استراتژى هایى که به پیروزى منجر مى شوند، معمولاً خاتمه مى یابند، اما استراتژى هایى که به وسیله یک دشمن سرسخت ناکام مى مانند و یا به شکست کشیده مى شوند، همواره تولید استراتژى هاى جدیدى مى کنند. به عبارت دیگر استراتژى در جنگ ایستا نیست مگر این که هدف نهایى جنگ براى یک طرف حاصل شود. عراق در جنگ به هدف خود نرسیده و استراتژى این کشور دچار شکست و ناکامى عمده شده بود بنابراین با وجود رهبرى توسعه طلب رژیم عراق که در آرزوى به دست گرفتن رهبرى جهان عرب بود، امکان توقف در آن نقطه بعید به نظر مى رسید.

از جنبه روانى، در آن هنگام افکار عمومى و روحیه ملى ملت ایران و نیروهاى مسلح آن پذیراى صلح نبود. توقف جنگ در آن زمان یک سؤال و ابهام اساسى را پیش روى ملت ایران قرار مى داد و آن این که چرا با وجود امکان پیروزى و تعقیب و تنبیه متجاوز و ضرورت انتقام از رژیم بعث، جنگ متوقف شده و هم جنگ و هم صلح با ابتکار صدام حسین همراه است.
از سوى دیگر جنگ یک میراث فرهنگى و تاریخى ملت است. رفتار هر ملت در جنگ به عنوان یک معیار و شاخص براى نسل هاى آینده تلقى مى گردد. جنگ صحنه ظهور و ارزیابى میزان مقاومت یک ملت است و درک دولت ها و قدرت هاى خارجى از برخورد یک ملت با پدیده جنگ به صورت یک عبرت تاریخى در نحوه برخورد آنها با آن ملت تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین اعتبار یک ملت و کشور در گرو جنگ است، همان گونه که امام(ره) فرمودند: «عزت و شرف ما در گرو همین جنگ است». ملت و رهبران کشور ایران باید به جهان امروز نشان مى دادند که تجاوز به سرزمین ایران پاسخى به مراتب سنگین تر از ضربه اى که این ملت دریافت مى کند، به دنبال خواهد داشت و این یک پاسخ تاریخى بود، یعنى پاسخى که نسل هاى آینده کشور نیز به آن به عنوان یک میراث فرهنگى و اعتقادى و یک یادگار بزرگ ملى نگاه خواهند کرد.
کشورى که دشمنان بالقوه زیادى دارد باید در یک جنگ آنچنان عمل کند که به صورت ضمنى بازدارندگى را در قالب عبرت دیگران به دنبال داشته باشد. پس از فتح خرمشهر جنگ باید براساس این دیدگاه به عنوان عبرت تاریخ ادامه مى یافت تا ابعاد و دامنه مقاومت کشور و اصرار رهبران و عزم ملى براى تأمین امنیت و استقلال کشور اثبات شود. جنگ حتى اگر به پیروزى هاى بزرگ نظامى منجر نمى شد، از آن جهت که نشان دهنده تمایل و اراده ملت براى ادامه بقا و حیات سیاسى مستقل بود، داراى ارزش عقلانى و برخوردار از ویژگى منطقى است.
نقش قدرت هاى جهانى و منطقه اى در جنگ
در ادامه جنگ، عراق از یک دنباله جهانى و منطقه اى برخوردار شد. بویژه هنگامى که جنگ به سرزمین عراق کشیده شد. حمایت قدرت هاى استکبار جهانى بویژه ایالات متحده آمریکا، اتحاد شوروى، اروپا و کشورهاى منطقه از عراق آشکارتر و شدیدتر شد.
آمریکا که تا آن زمان رابطه دیپلماتیک و سیاسى با عراق نداشت بلافاصله روابط سیاسى خود را با عراق در عالى ترین سطح برقرار کرد (در سال
????) و با اجراى عملیاتى با عنوان استانچ در سال ?? به تحریم تسلیحاتى ایران پرداخت، اطلاعات ماهواره اى از مواضع و گسترش نظامى ج.ا.ا را در اختیار عراق قرار داد، اعتبارات میلیون دلارى از بانک صادرات و واردات در اختیار عراق قرار داد و عراق به بزرگترین خریدار غله و مواد غذایى آمریکا تبدیل شد. آمریکا به حمایت هاى سیاسى وسیعى در سطح بین المللى از عراق براى انزواى ایران پرداخت. در سال هاى پایانى جنگ در عملیات مقابله به مثل دریایى به صورت مستقیم در خلیج فارس حضور جدى یافت و با اسکورت کشتى هاى نفتکش کشورهاى حامى عراق در منطقه، نبردهاى دریایى عمده اى میان ج.ا.ا و آمریکا روى داد. آمریکا همچنین کشورهاى اروپایى و غربى را به حمایت تسلیحاتى و مالى از عراق تشویق کرد. آمریکا به کمک برخى کشورهاى غربى زرادخانه هاى شیمیایى عراق و حتى توان هسته اى این کشور را تقویت کرد.
کشورهاى اروپایى بویژه فرانسه به تقویت ماشین نظامى عراق پرداختند و قدرت هوایى این کشور را در سطح وسیعى تقویت کردند.
اتحاد شوروى که متحد استراتژیک عراق از سال
???? محسوب مى شد، به تقویت قدرت هوایى، زرهى، توپخانه و بویژه قدرت موشکى عراق پرداخت و با کمک هاى مستشارى و سیاسى به عنوان عمق استراتژیک عراق در جنگ عمل کرد. کشورهاى عرب منطقه با حمایت هاى وسیع مالى، اقتصاد جنگى عراق را اداره و تقویت کردند، به گونه اى که بدهى هاى عراق در جنگ به این کشورها از مرز ?? میلیارد دلار گذشت. اما با وجود این صف آرایى بین المللى، ج.ا.ا با رهبرى هاى الهى و مقتدرانه حضرت امام خمینى(ره) و با وحدت و انسجام و اقتدار ملى توانست جنگ جهان علیه یک ملت را در عالى ترین و باشکوه ترین حماسه هاى تاریخى هدایت کند و سرانجام پیروز و مطمئن از چنین جنگى خارج شود.
عوامل پیروزى ج.ا.ا در دفاع مقدس عبارتند از:
?- رهبرى حکیمانه، الهى و مقتدرانه حضرت امام خمینى(ره) و شناخت عمیق ایشان نسبت به مفهوم قدرت و درک دقیق از روابط بین الملل؛ حضرت امام(ره) در جنگ بر همه جهان مدیریت کرد و همواره ابتکار عمل سیاسى را در اختیار خود داشت و این درایت و فرزانگى و حکمت در همه تصمیم هاى استراتژیک و حیاتى وى در جنگ حاکم بود.
?- مردمى شدن جنگ که در آن قدرت نظامى از سطح نیروهاى مسلح به یک سطح کاملاً ملى توسعه یافت. در واقع سطح قاعده هرم قدرت نظامى ما در جنگ به جاى نیروهاى مسلح به کل جامعه تبدیل شد و به این ترتیب تعادل سیستم ملى به عالى ترین سطح خود رسید.

عراق پس از عملیات بیت المقدس نه تنها به هدف خود نرسیده بود، بلکه دچار یک شکست عمده شده بود. بنابراین رژیم حاکم بر عراق با وجود رهبرى، چالش طلب، ریسک پذیر، نامطمئن و داراى خصلت روانى هموپولتیکوس که یک نیاز و حیثیت و اعتبار مشخصى را با مصلحت عمومى پیوند مى زند و آن را به عنوان یک خواست ملى منعکس مى کند، هر آن احتمال حمله مجدد و سازمان یافته دیگرى را با ترمیم نقاط ضعف خود متصور مى کرد. کما این که پس از جنگ وقتى در تأمین اهداف استراتژیک خود از طریق تهاجم به ایران ناکام ماند، در اتخاذ یک استراتژى دیگرى، حمله به کویت را برگزید.
تأثیر آزادسازى سرزمین هاى اشغالى در چند عملیات از ثامن الائمه(ع) تا بیت المقدس، برداشتن فشار روحى ـ روانى و فیزیک جنگ از ملت ایران و حذف تهدید عراق از تمامیت ارضى، استقلال و امنیت ملى جمهورى اسلامى بود، نه اعمال فشارى جدى و تعیین کننده و تحمیل یک تهدید عمده بر حاکمیت رژیم عراق. فشارها و تنش ها و تهدیدهاى سیاسى، نظامى و روانى هنگامى به دشمن تحمیل شد که جنگ به خاک عراق کشیده شد.

از نقطه نظر مسائل روحى و روانى، در آن هنگام افکار عمومى ملت ایران و نیروهاى مسلح پذیراى صلح و خاتمه جنگ نبود، توقف جنگ در آن زمان یک سؤال، ابهام و اعتراض اساسى و عمومى ملى را به دنبال داشت، با این محتوا که چرا با وجود این که امکان پیروزى هاى بزرگتر و تعقیب و تنبیه متجاوز و انتقام گیرى از رژیم بعث وجود دارد، جنگ متوقف شده است و به این ترتیب هم جنگ و هم صلح به ابتکار صدام حسین در جریان است. افکار عمومى این سؤال را بدون پاسخ مى یافت که اگر دزدى جنایتکار به منزل شما حمله ور شد و پس از قتل و غارت اموال و ریختن آبروى شما به زور از خانه فرار کرد شما فقط او را تا در خانه تعقیب مى کنید، با وجود این که قادر هستید او را مجازات کنید و ضربات انتقامى بزرگترى به او وارد کنید.
چه کسى در تاریخ قادر بود به این سؤال در مقیاس ملى پاسخ دهد؟ ارزیابى جهان از رفتار ملت ایران در جنگ چه بود؟ ملت ما در آن صورت، به عنوان ملتى شناخته مى شد که اگر سرزمین اش اشغال شود، نوامیس او مورد هتک حرمت قرار گیرد، سرمایه ها و منابع ملى اش منهدم شود و استقلالش در معرض تهدید قرار گیرد فقط تا مرزها با دشمن مى جنگند. این ارزیابى جهان از ظرفیت و قابلیت مقاومت مردم ایران بود.
جنگ یک میراث فرهنگى، تاریخى و ملى است. رفتار هر ملت در جنگ به عنوان الگو و شاخصى براى نسل هاى آینده کشور و جهانیان تلقى مى شود. جنگ صحنه ظهور و تجلى میزان مقاومت و شکوه یک ملت است.
* فرمانده نیروى هوایى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
ستاد خبرى بزرگداشت سوم خرداد

حسین سلامى
روزنامه ایرن 860303





[ چهارشنبه 88/3/6 ] [ 10:24 صبح ] [ برقامت رعنای شهیدان صلوات ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب